خوزپرس: دوست عزیزم دکتر حسن دادخواه  استادِ  زبان و ادبیات عرب ، خبر بستری شدن دکتر شیخ را به من دادند  و فرمودند  از او یادی کن . البته نوشتن در باره مراتب فضل و علم و دانش دکتر شیخ  از نظر فقه و حقوق و فلسفه و ادبیات عرب ، خارج از توان من است ، اما دوستی و ارادت من به ایشان برایم افتخاری بوده و هست.

گفته اند ، که دیدار و موانست و همنشینی با دو کس را مغتنم باید شمرد . کسی که دیدنش تو را به یاد خدا و نیکی ها بیندازد و کسی که از دانشش بهره ای بر گیری. دکتر محمد علی شیخ هر دو ویژگی را دارد.

نسل استادان قدیمی هم گویی با امروزی ها متفاوت است. او همدرس دکتر جعفر شهیدی نیز بوده است  و اجازه اجتهاد را نیز در کارنامه خویش دارد. در این ایام سوگواری ، به سراع تاریخ اسلام تالیف دکتر علی اکبر فیاض رفته بودم و تاریخ اسلام و تاریخ را مرور می کردم. تاریخ اسلام فیاض ، مختصر و پر از نکته های ناب و کمتر شنیده شده است و خواندن اش نگاه دیگری را بعضا به ما می دهد.

 در مقدمه سخنی چند از دکتر فیاض و توصیف ایشان آمده است که : ” دیده نشده که هیچگاه از دانش های خود با کسی سخن به میان آورد ، کف نفس را به اعلا درجه رسانده بود احدی نمی دانست که چه زبانی می داند ، در حالی که عربی ، روسی ، فرانسه ، و انگلیسی را بخوبی می دانست و از اسپانیولی ، لاتین و یونانی مطلع بود و اخیرا هم مقداری چینی هم فراگرفته بود.

امشب که یادی از دکتر شیخ به میان آمد ، به سراغ مقدمه ی کتاب  رفتم ، عجیب با آنچه از دکتر شیخ می دانم توصیفات را مطابق یافتم. نسل استادان گذشته ظاهرا  جور دیگر تربیت می شدند.

دکتر شیخ نیز تواضعی بیش از حد دارد ، او مجتهد است و فرزند عالمی بزرگ .

با توجه به داشتن درجه اجتهاد ، برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری به ایشان پیشنهاد کاندیداتوری از خوزستان یا تهران را دادم اما گفت نمی گذارند و نمی شود.

او را هیچگاه اهل خود نمایی و فخر فروشی نیافتم. کم سخن است و از جدل و لجاجت در بحث ، و معرفت نمایی و فضل فروشی  خود را دور می کند.

دکتر شیخ متدینی متشرع و صاف و روشن ضمیر است. اهل تظاهرنیست. قشری مسلک  و ظاهریِ مذهب نیست. از خرافات و جعلّیّات  هم همیشه دوری می کند.

من در مجلس ششم این سعادت را یافتم و چهار سال مداوم در کنار دکتر شیخ زندگی کردم. شیخ سه دوره متوالی نماینده مردم شوشتر بوده است.

 به صورت باورنکردنی  با سماجت اما آرام و متین ، آنگونه بی شک شایسته او بود ، به دنبال حل مسایل و مشکلات شهرستان شوشتر بود. مورد احترام همه بود. بر خلاف عادت و رویه نامناسب تخریب رقیب در انتخابات نمایندگی ، رقبای او نیز در شوشتر با احترام با او برخورد می کردند.

شیخ فرزند علامه محمد تقی شوشتری و نوه شیخ جعفر شوشتری شهیر است.  پیش از انقلاب نام علامه شوشتری را اولین بار به دلیل نامه ای که به دکتر شریعتی در نقد مطلبی در خصوص امام دوازدهم شیعیان نوشته بود ، شنیده بودم.

ادب و تواضع و علم علامه شوشتری باعث شد تا دکتر علی شریعتی در مورد وی بگوید : ” کوهی از علم در شوشتر تکیه داده است”.

به دلیل سخن شریعتی می خواستم علامه شیخ را حداقل از نزدیک ببینم. اواخر عمر علامه بود. صرفا برای زیارت ایشان به شوشتر رفتم. پیش از اذان مغرب در مسجد منتظر ماندم. فضای مسجد عجیب حس پر از خوب و معنوی بود.

 آرام و پر شکوه، عطر حسِ خوب و سبکی سراسر مسجد را به پرواز می خواند. مسجد قدیمی بود. از آنهایی که امروز حسرت دیدن این نوع مساجد را داریم. شکل و شمایل مسجد و مردمِ بی هیاهو و آرام و پرندگونه شوشتری ، آدم را به سادگی ها و بی آلایشی های اسلام راستین می کشانید.

 شوشتر دارالمومنین خوزستان است و هنوز هم بازار و مسجد و مردم شوشتر بوی خوش سنت ها را با خود دارند. هنوز هم باید به شوشتر رفت و این ها را با چشم جان چشید.

در حالی که بی صبرانه منتظر آمدن علامه بودم و به آستانه در می نگریستم ، از کسی سوال کردم، آقا کی می آید. گفت :  مگر آقا را در محراب نمی بینی ؟

شگفت زده پیرمردی کهنسال را در محراب یافتم که با چراغ مطالعه ای بر روی کتابی خم شده و در حال خواندن است. بهت زده از خود پرسیدم ، در این سن و سال ، برای چه و برای که می خواند ؟ با چه انگیزه و هدفی ؟

دکتر شیخ نیز فرزند چنین عالم وارسته و بزرگی است. اما دکتر شیخ همیشه تا جایی که من می بینم ، خودش بود و هست ، بی هیچ اضافه ای

 بنیاد خوزستان شناسی  و جمعی از دانشگاهیان و فرهنگیان استان خوزستان بارها به دنبال برگزاری بزرگداشتی از ایشان برآمدند و هر بار با خنده ای نجیبانه از آن طفره رفتند.

دکتر محمد علی شیخ ، یکی از مفاخر ما و کشور و استان خوزستان  است .

سلامتی ایشان را از خداوند ودود مسئلت دارم

محمد کیانوش راد

٨ مهر ١٣٩۶